۱۳۹۰ مهر ۵, سه‌شنبه

حسن پاتو

پشت سرش بهش می گفتیم حسن پاتو. هیبت و ژست اساتید را داشت، حتی بهتر. کارگر بخش پاتولوژی بود. کارش این بود  که لامهای نمونه را زیر میکروسکوپها می چید و آخر وقت جمع می کرد و توی جعبه هایشان می گذاشت. ولی هنرش این بود که لامها را بدون میکروسکوپ تشخیص می داد. لام را بالا می گرفت و به ثانیه ای تشخیص را می گفت، مثلا سرطان سلول فلان ِ معده! یا مثلا پنومونی فاز فلان! ... و درست هم می گفت. زکات این هنر را هم به دوستان اهل بخیه سر جلسه امتحان به موقع پرداخت می کرد. اما برای دیگران هیبتش محفوظ بود. 

حالا امروز خبر شدیم که حسن پاتو هم از دنیا رفت. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر