۱۳۹۰ اسفند ۳, چهارشنبه

سنگک با طعم آغوش تو

سر شب، دلتنگ و منتظر، از کم حوصلگی و شاید هم گرسنگی، یک تکه سنگک یخ زده دهانم گذاشتم: طعم تو را داشت، طعم عطر تو. دیشبش، از راه رسیده و نرسیده و عطر و ادوکلن کرده، با عجله نانها را تقسیم کرده بودی، طعم آغوشت لابلای نانها جا مانده بود.
زودتر بیا.

۱۳۹۰ بهمن ۲۴, دوشنبه

فروغ فرخزادمی آیم
می آیم
می آیم



با گیسویم، ادامه بوهای زیر خاک
با چشمهایم، ادامه تجربه های غلیظ تاریکی
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آنسوی دیوار


می آیم
می آیم
می آیم


و آستانه پر از عشق می شود
و من در آستانه به آنها که دوست می دارند
و دختری که هنوز آنجا در آستانه ایستاده است
سلامی دوباره خواهم داد.

بیست و چهارم بهمن ماه، سالمرگ فروغ است. 
روانش شاد.

۱۳۹۰ بهمن ۱۸, سه‌شنبه

امر مقوایی

بهش گفتم مریضتون لازمه کولونوسکوپی بشه. چند دفعه پرسید که یعنی چی؟  توضیح دادم و چند بار تکرار کردم. آخر سر با کمی شرمندگی و کمی هم تعجب برگشت توی اتاق و پرسید: ببخشید گفتید مستِر کُپی؟

یک تحلیلگر خوب گفتار لازم است تا بیاید تحلیل کند که در این تداعی­های نابجا – یا شاید هم بجای کلمات چه اتفاقی در مغز آدمها می افتد. پیش خودم فکر کردم لابد از شدت نفوذ و بُردِ برنامه دکتر کپی ست. هست؟

یکی از زعمای حزب توده در انتهای اعتراف تلویزیونی اش در سالهای دهه شصت ظاهراً گفته بود که " ... من از خَرگاه امام طلب عفو می کنم"، یا چیزی قریب به این مضمون. اما لفظ "خرگاه" را به جای "پیشگاه" بکار برده  بود.و در قبال اعتراض بازجویانش هم گفته بود که "خر" یعنی بلند و بزرگ و ... . دوست عصب شناسی را فراخوانده بودند برای آنالیز این گفتار. و اینکه این لفظ به قصد وهن امام به کار رفته یا تداعی اشتباهی بوده که از مغز سالخورده شکنجه دیده ای صادر شده است. دوست عصب شناس البته رأی داده بود که مغز در خستگی و بیماری ممکن است سراغ کلمات و عبارات مهجور برود و تعمدی در کار نیست اما خودش بعدها می گفت هرگز نمی توان فهمید که چه اتفاقی در مغز آدم می افتد که تصمیم می گیرد بعد از آسیب های جسمی و روحی طولانی در برابر دوربینی که نشانده­اندش ناگهان به عنوان آخرین دفاعش بگوید "من از خرگاه امام ...".

...

برعکس، جملات دکتر حداد عادل در همایش هادیان سیاسی سپاه کاملا روشن است.

"رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم  (یعنی همان دکتر حداد عادل) با تاکید بر منحرف بودن اطرافیان آیت الله خمینی گفت:... امام خمینی نیت و باطن خالصی داشت اما در سن هفتاد و شش سالگی رهبری نظام را بر عهده گرفت که بعضا اطرافیانی آلوده داشت البته که اینها هیچ چیز از ارزش های کار بزرگ و سترگ امام در انقلاب اسلامی کم نمی کند. انصافا همه ما و جهان اسلام و بیداری اکنون جهان مدیون رهبری و انقلاب امام است. اما می خواهم عرض کنم اشتباهاتی نیز بود و روی کار بودن چپ ها یا اصلاح طلبان در آن زمان اشتباه امام بود.

حداد عادل در ادامه افزود: رهبری بزرگوار از همان زمان خون دل می خوردند. ایشان با بصیرتی الهی همه چیز را می دیدند و می دانستند و بسیاری از درد ها را در دل نگاه می داشتند تا به انقلاب صدمه وارد نشود. ولی جامعه ما در آن زمان از بصیرت کافی برخوردار نبود و ممکن بود هرگونه اظهار نارضایتی حضرت آیت الله خامنه ای سبب بروز واکنش هایی در سطح جامعه و رزمندگان شود. لذا ایشان با صبری مثال زدنی مصائب را تحمل کردند تا با دست خدا و یک معجزه الهی خودشان به ولایت رسیدند.

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم افزود: البته عده ای می گویند آقای هاشمی ایشان را به رهبری رساند. اما واقعا این خدا بود که آقای هاشمی را دچار محاسبات اشتباه کرد. چون آقای هاشمی محاسباتش دنیوی بود پیش خودش احساس کرد دوستی اش با حضرت آقا برای آینده سیاسی اش مفید است. تلاش هم کرد. اما حضرت آقا که محاسبات دنیوی ندارد تا به خاطر رفاقت و دوستی مصالح نظام اسلامی را فدا کند. به این جهت است که بنده اعتقاد دارم اگر هم آقای هاشمی تلاشی کردند این خواست خدا بوده که ایشان را به این وادی انداخت.

حداد عادل در ادامه افزود: ما این حرف ها را دوست نداریم به نقل از خودمان بیان شود اما می گویم که شما بروید اطلاعات واقعی را مردم بگویید تا بصیرت جامعه را دو چندان نمایید."

جملات و بین جملات چقدر روشنند بقیه متن هم کاملا خواندنی ست.

...

پس لرزه های بزرگداشت مقوایی انقلاب به درمانگاه ما هم رسید. یکشنبه گفتند مقوا برای پرونده­های درمانگاه تمام شده. از یکشنبه پرونده­هایمان همه کاغذی ست.

راستی کسی از مقامات بلند مرتبه دست راستی هم به این امر مقوایی معترض شده است؟