۱۳۸۹ مرداد ۱۴, پنجشنبه

معاشرت با برادران ایمانی

سالهای هشتاد و هشتاد و یک و بعد از یازده سپتامبر به خودم می گفتم ما هم مسلمانیم و شرقی، و مسؤولیم که با این افراط گرایی مقابله کنیم، و الا سیلی که در بگیرد و طوفانی که وزیدن گیرد، بنیان ما را خواهد کند ... لذا بخشی از عمر گرانمایه صرف معاشرت و چت در اسلام روم و ... با خواهران و عمدتاً برادران ایمانی شد، با زبان انگلیسی و البته به دشواری. و اینجوری شد که تجربه گرانسنگ معاشرت با برادران ایمانی از پاکستان و سودان و کنیا و یمن و فلسطین نصیبم شد، عمده مکالمات هم از این قرار بود
?ASL
...
?Iran! are u from iran
yes!
?are u white
? ... yes! why!
?very white
!! ... ?
?marry me
!!!!!
.و مکالمه اغلب جایی در همین اطراف خاتمه می یافت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر